░▒ هفت خط ▒░

با ما همراه باشید...

░▒ هفت خط ▒░

با ما همراه باشید...

تهاجم خاموش (۱)..!

 

اگرچه نیاز به معنویت ، بزرگترین و مهم ترین دغدغه ی بشری ست  و انسان مدرن امروزی نمی تواند غافل از عالم معنویت به حیات خویش ادامه دهد . تا جائی که برخی متفکران معنوی اندیش تاکید دارند که نیاز انسان امروز به زیست معنوی ، از نیاز انسان دیروز به مراتب بیشتر است

اما فهم عامیانه از معنویت در بطن زندگی آمیخته با مدرنیته ی امروزی ، موجب پدید آمدن مکاتب معنوی و شبه معنوی التقاطی گردیده است که انسان امروزی را عمدتا با خود به بیراهه رهنمون می سازد

امروز درجهان با هفت محدوده ی عرفانی مواجهیم که هر کدام به زیر مجموعه های متعددی تقسیم می شوند

حدود یک صد مکتب از این هفت محدوده به دست می آید و تمامی این مکاتب در کشور ما رایج است

نفوذ یکی فراوان ، نفوذ آن یکی متوسط و نفوذ دیگری اندک

این هفت محدوده بر اساس میزان گسترش در جهان و میزان نفوذ در ایران به ترتیب عبارتند از::: 

• عرفانهای هندی

• عرفانهای آمریکایی

• عرفان مسیحیت

• عرفان یهود

• عرفان چینی

• فرا علم (فرا روانشناسی )

• زبان تصویری یا سینمای ماورا 

دشمن پس از آنکه دریافت برای سرنگونی نظام از طریق تهاجم نظامی راه به جایی نخواهد برد ، جبهه وسیع دیگری در حوزه فرهنگ آغاز نمود که به عنوان شبیخون فرهنگی یاد می شود

بر همین اساس حرکت خزنده و خاموشی از سوی دشمن آغاز شد و در این تهاجم باورهای دینی و معنوی مردم خصوصا نسل جوان مورد هدف واقع گردید

با توجه به رویکرد جوانان به معنویت ، دشمن در صدد برآمد تا با یک توطئه ی از پیش طراحی شده و با ارائه ی الگوهای به ظاهر معنوی و عرفانی این شور و شوق جوانان و باورهای دینی و معنوی آنها را به انحراف و نهایتا به ورطه ی سقوط بکشاند

این در حالی است که متاسفانه به دلیل کوتاهی مسئولین فرهنگی کشورمان در امر اطلاع رسانی و نیز عدم آگاهی و شناخت صحیح بسیاری از مردم ، به دلیل ظاهر جذاب این قبیل محافل ، ناخواسته در دام این گروه های معنویت گرا اسیر می گردند

لذا جهت اطلاع رسانی به دوستان همسن و سال خودم از دام های زیبایی که پیش رویشان قرار دارد و ایجاد آگاهی هر چند مختصر ، مطالبی را تحت عنوان تهاجم خاموش به استحضار عزیزان می رسانم

امیدوارم مطالب نوشته شده ، مورد توجه و بهره برداری شما قرار گیرد

قابل توجه است مطالب ارائه شده بر اساس مطالعه ، تحقیق و مشاوره با برخی از اساتید محترم دانشگاه و کتاب "درآمدی بر باز شناسی گروه های شبه عرفانی" تهیه شده است...

اوشو -OSHO   

نمونه ای از مزخرفات وی :::

کتاب انسان اثر اوشو - همجنس گرایی را مسئله نکنید. هیچ چیز اشتباهی درآن نیست. این ایده های اجتماعی است که چیزی را غلط  یا درست می شمارد. خوب است اول آن را بپذیرید. چرا که در صورت رد آن نمی توانید آنرا حل کنید. هرچه بیشتر آن را رد کنید ، بیشتر جذب هم جنس ها خواهید شد

چون هرچیزی که ممنوع می شود جذابیت بیشتری می یابد و همجنس گرایی یکی از مراحل ضروری رشد انسان اعم از مرد یا زن است..!

راینیش چاندرا موهان جین Rajneesh Chandra Mohan Jain  متولد 1931 تا 1990 معروف به باگوان شری راینیش Bhagwan Shree Rajneesh و بعدها مشهور به اوشو Osho ، معلم و فیلسوف هندی الاصل است

او یکی از عرفان های نوظهور هندی به شمار می رود

نشریهٔ ساندی تایمز در لندن، او را به عنوان یکی از « هزاران آینده ساز قرن بیستم » و نشریهٔ ساندی میددی تایمز در هندوستان ، او را به عنوان یکی از ده موردی که سرنوشت کشور هند را تغییر داده‌اند ، در کنار گاندی ، نهرو و بودا نام برده ‌است

وی در سال 1980 با دعوت مریدانش بنام سان یاسین ( به معنای دوستداران عشق ) وارد آمریکا شد و به اتهام ورود غیر قانونی به زندان افتاد و سال 1985 از آمریکا اخراج شد

علت اخراج اوشو ( از آمریکا ) به عنوان بزرگترین مرد معنوی جهان ، فساد جنسی و اخلاقی بوده است

وی بت معنوی جهان و بسیاری از جوانان داخل کشور می باشد

اوشو هفت هزار سخنرانی کرده که سخنانش در هفتصد و پنجاه کتاب گرد آوری شده است

مریدانش سخنانش را نوشته اند ولی اجازه ویرایش به سخنانش را نداده و گفته مطالب را همانطور که گفته ام باید به دیگران و نسلهای بعدی منتقل کنید

از هفتصد و پنجاه کتاب به زبان انگلیسی حدود هفتاد کتاب در چند سال اخیر به زبان فارسی منتشر شده و یکی از مهمترین آثار اوشو بنام مراقبه های اوشو اخیرا مجوز چاپ گرفت و منتشر شد

جملات بسیار زیبایی در باب عشق دارد

حاصل هفتاد کتاب اوشو را در یک جمله می توان باز گو کرد

عشقی را که اوشو از آن می گوید این است که عشق همانند درخت است ، درخت دو سر دارد از یک طرف ریشه در زمین دارد و ز سوی دیگر برگها ، تنه و شاخه به سمت آسمان

اوشو می گوید به میزانی که ریشه درخت در زمین فرو رود ، شاخه های آن به سمت آسمان بلند می شود نسبت عکس است میان ارتفاع شاخه و ریشه دواندن ریشه در درون خاک

عشق تعالی است اما عشق از خاک آغاز می شود

اگر عشق در خاک جایی نداشته باشد هرگز به آسمان بلند نمی شود

( مانند درخت ) لذا عشق با  قداستی که شروع می شود به عشق خاکی می رسد

عشق خاکی عشق زمینی است و عشق زمینی که اوشو بیان می کند چیزی جز سکس نیست

لذا پایان معنویت اوشو و نهایت و عصاره و خلاصه عرفان و معنویت اوشو عشق است که همان عشق زمینی و خاکی است که در یک کلمه خلاصه می شود و آن همان علتی بود که اوشو را از آمریکا اخراج کردند!

بسیاری از محققان فرهنگی در کتب خود عرفان اوشو را عرفان سکس نامیده اند و چیزی جز این نیست

احساس می شود یکی از علل اقبالی که از گفته های او در خارج از کشور بخصوص در آمریکا و نیز در ایران می شود ، همین باشد

عرفان اوشو عرفان بدون شریعت است ، عرفان بدون آسمان و خداست

عرفان زمینی و دنیوی است

 اوشو بر این اساس ضد فلسفه است

در تعبیری می گوید : فیلسوفان سگان تاریخ اند و مفصل در این باره بحث می کند

ضد تکنولو‍ژی و ضد تمدن بشریت معاصر است

ضد استدلال برای همه چیز حتی برای خدا است

ضد اخلاق گرائی ، ضد فقه است

تشبیهات بسیار مستهجنی برای فقها و قانون گذاران بشر دارد

اساسا ضد قانون است

شعار اصلی اوشو این است : یک قانون تنها در دنیا وجود دارد و آن اینکه هیچ قانونی وجود ندارد

شعار او این است : نظم در هرج و مرج است و باید رسوم و عادات را شکست تا نظم آسمانی و نظم خدایی که فقط از اتحاد دو جنس زن و مرد ایجاد می شود پدید بیاید

چندین جلد از حدود هفتاد جلدی که از آثار اوشو اکنون به زبان فارسی وجود دارد بدون شک آموزش عشق زمینی و خاکی است

اوشو امروز برای بسیاری از جوانان به یک بت معنوی مبدل شده است

اوشو در سال 1985 از آمریکا و نه کشور اسلامی بدلیل فساد اخلاقی اخراج شد

برای آنکه آمریکا را متصور شوید ، سه منطقه آمریکا ، اروپا و خاور میانه را در نظر بگیرید

بارزترین کشور اروپایی ایتالیا و آلمان است

نسبت ایران به ایتالیا و آلمان مانند نسبت ایتالیا و آلمان به آمریکاست

بت معنوی معاصر از چنین کشوری به دلیل فساد اخلاقی اخراج میشود و متاسفانه این فرد فاسد معلوم الحال صنم بسیاری از جوانان ایرانی است

از جمله اقـدامـات طـرفـداران اوشو ، راه انـدازی رسمـی ، همـراه با تبلیغات گستــرده ی «اوشو پارک» ها است که جذابیت زیادی برای برخی افراد و نیز گردشگران بازدید کننده از هند برخوردار است و شعبه هایی از آن نیز در دیگر کشورها تاسیس شده است

در این مکانها  ، نوعی زندگی زناشویی و جمعی فارغ از قیود اخلاقی و رسمی ترویج میشود که شباهت های زیادی به نظریه های زندگی اشتراکی و جمعی در آرای برخی متفکران دارد

هواداران این نوع زندگی ، سبک زیستن خود را راهی برای رهایی از قید و بند های اخلاقی و اجتماعی دانسته اند...

به علاوه تمامی آثار اوشو با سیل انتقادهای دیگری نیز همراه هستند ::: 

1. جامعه زدایی با انسان منزوی و درونگرا

اندیشه اوشو نوعی وازدگی در برابر انبوه مسائل اجتماعی است که انسان امروز را محاصره کرده است

او با وجودیکه نسبت به وضع موجود با نگرشی انتقادی می نگرد و به ساختارهای نابرابر و استعماری می شورد و انسانی طغیانگر را به تصویر می کشد که برای رهایی از چنبره حلقه های تو در توی اسارت و ستم ناگزیر از بازگشت به خویشتن! است ، ولی در نهایت با نسخه و بدیلی که ارائه می دهد دستخوش نوعی محافظه کاری می گردد

تز انقلاب درون از سوی او بعنوان راه رهایی ممکن است در سطوح فردی تعدادی را از مهلکه این ستم های انسان ساخت برهاند ولی نمی تواند چاره ای برای حل و برون رفت از ساختارهای ستمگون و مبتنی بر اعمال سلطه باشد

به بیان دیگر رویکرد اوشو بگونه ای احراز مکانیزم های روانشناختی است که به سادگی نمی تواند حریف مسائل جامعه شناختی شود و بجای اصلاح و تغییر جامعه بدنبال جامعه زدایی است. 

 2. مردگرایی در ادبیات

در مجموعه آثرا اوشو و از جمله در کتاب انسان او ، مخاطب اصلی مردان هستند

زنان در مجموعه تحلیل ها  و راهکارهای اوشو در حاشیه بوده و همچنان جنس دوم به شمار میروند

او سوالات مردان را پاسخ می دهد و راهکارش را نیز برای مردان توصیه می کند

با وجودیکه او منتقد نابرابری مردان و زنان است ولی مبنای تحلیل های او سایه سنگینی از مردسالاری را بدنبال دارد

او حتی از همزیستی با زن نیز در زندگی فردی پرهیز جست! 

 3. دین گرایی با توجیه جدید درونگرا

رویکرد دین ستیزی اوشو چیز جدیدی نیست ولی آنچه که مهم است او همانند بسیاری از دین ستیزان دیگر بنوعی دستخوش نوعی پارادوکس درونی است

در دستگاه اندیشگی اوشو هیج دینی مشروعیت انسانی ندارد بجز سه پیامبر

ولی او در واقع در لباس پیامبری ظاهر می شود که دستگاه دینی جدیدی را پایه گذاری می  کند و همه ی امت خودش را برای نقد و شورش علیه ادیان موجود فرا می خواند!

او این بار نیز همانند همه ادیان توصیه به تحولات درونی و معنوی می کند و البته دین او پس از انتقاد از همه ادیان ، بلادرنگ به تعبیر خودش تبدیل به افیون دیگری می شود. 

 4. سلطه پذیری رویکرد اوشو و زمینه سازی دستکاری انسان : امپریالیست جدید

اندیشه نقد و نقادی اوشو علیرغم نشانه گرفتن ساختارهای نابرابر و سرمایه داری لجام گسیخته، دارای عواقب ناخواسته سلطه پذیری نوینی است که می تواند در واقع ادامه همین مسیر تاریخی استثمار و استعمار انسان باشد

بنظر میرسد محافظه کاری ذاتی رویکرد او در پاسخ گویی به مسائل مطروحه از سوی او ، زمینه ساز سرعت و حدت بیشتر صاحبان قدرت و سرمایه در دستکاری اندیشه و شیوه زندگی انسان ها می گردد

مافیایی دین و سیاست و ثروت که او از آن یاد می کند این بار نیز با ایزوله شدن افراد ، منفرد شدن بیش از پیش ، می تواند نهادهای قدرت را به تعبیر فوکو بر انسان امروز مسلط کنند. 

 5. استعمار جدید

اندیشه اوشو مبنی بر نقد عملکرد والدین در خانواده در استعمار فرزندان و تربیت اخلاقی آنان بر پایه آنچه که متعلق به گذشته است ، در نوع خود نوعی استعمار جدید است

آیا واقعا می توان نقش تربیتی را از خانواده ها ستانده و در اختیار محض دولتها گذارد؟

آلترناتیو تربیتی کودکان در محیط های غیر آموزشی چه کسی و کجاست؟

آیا کمون های مورد نظر اوشو می تواند این نقش را با همه ی پیچیدگی های جوامع نوین امروزی ، عهده دار شود؟

این استعمار زدایی نوعی بازجویی گذشته است و بنظر می رسد نوعی استعمار آیندگان (کودکان) توسط گذشتگان (اوشو و پیروان او) و تکرار تلخ تاریخ باشد... 

اوشو و امثال او به آرامی و با زبان عشق به افکار و عقاید هجوم می برند و بسیاری از جوانان ، چشم و گوش بسته آنها را می پرستند!