░▒ هفت خط ▒░

با ما همراه باشید...

░▒ هفت خط ▒░

با ما همراه باشید...

آقایون مثل ...

 

مردها مثل « مخلوط کن » هستند 

در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد

مردها مثل « آگهی بازرگانی » هستند 

حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد

مردها مثل « سیمان » هستند 

وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی

مردها مثل « طالع بینی مجلات » هستند 

همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می گویند

مردها مثل « جای پارک » هستند 

خوب هایشان قبلا" اشغال شده و آنهائی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم

مردها مثل « پاپ کورن » ( ذرت بو داده ) هستند 

بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند 

مردها مثل کاکتوس هستند 

شاید زیبا باشند ولی جنسشان خراب است

مردها مثل « پیکان دست دوم » هستند

ارزان هستند و غیر قابل اطمینان 

مردها مثل « موز » هستند

هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند

مردها مثل « نوزاد » هستند 

در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید

و...

تفاوت آقایان و خانم ها...

آینده :

یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مردتا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود

موفقیت :

یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میکند درآمد داشته باشد . یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند.

ازدواج :

یک زن به امید اینکه شوهرش تغییر کند با او ازدواج میکند ، ولی تغییر نمیکند . یک مــرد به این امید با همسرش ازدواج میکند که تغییر نکند ، ولی تغییر میکند.

فرزند :

یک زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند : قرارهای دکتر ، مسابقات فوتبال ، دوستان نزدیک و صمیمی ، قرارهای رمانتیک ، غذاهای مورد علاقه ، اسرار ، آرزوها و رویاها . یک مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد کم سن و سال هم در خانه زندگی میکنند.

حمام : 

یک مرد حداکثر 6 قلم جنس در حمام خود داد ـ مسواک ، خمیر دندان ، خمیر اصلاح ، خود تراش ، یک قالب صابون و یک حوله . در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد که یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.

خواروبار : 

یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود . او هر چیزی را که خوب بنظر برسد می خرد.

بیرون رفتن :

وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است ، یعنی برای بیرون رفتن حاظر است.

وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است ، یعنی 4 ساعت بعد آماده خواهد بود.

اسامی مستعار :

اگر سارا ، نازنین ، عسل و رویا با هم بیرون بروند ، همدیگر را سارا ، نازنین ، عسل و رویا صدا خواهند زند . اگر بابک ، سامان ، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند ، همدیگر را گودزیلا ، بادام زمینی ، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.

چرا آقایون زودتر میمیرند؟

این سوالی است که برای قرن های متمادی بی پـاسـخ مـانـده اسـت... اما حالا ما می خواهیم پاسخ آنرا به شما بدهیم :

اگر در خانه بمانید و کارهای خانه را انجام بدهید...شما یک مرد زن ذلیل هستید

اگر در خانه نمانید و کاری در خانه نکنید شما یک مرد تنبل و تن پرور هستید

اگر به شدت کار کنید...برای او اهمیت قائل نیستید چون برایش وقت صرف نمی کنید

اگر به اندازه کافی کار نکنید...مفت خوری هستید که به درد هیچ چیز نمی خورید

اگر شما شغل بهتری گرفتید...پارتی بازی شده

اگر او شغل بهتری بگیرد...به خاطر توانایی های بالایش بوده

اگر گریه کنید...آدم لوس و مامانی هستید

اگر گریه نکنید...بی احساس و بی عاطفه هستید

اگر بدون مشورت با او تصمیم بگیرید...شما یک متعصب خودخواه هستید

اگر او بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد...یک خانم لیبرال و آزادمنش است

اگر از او خواهش کنید که به خاطر شما کاری را که دوست ندارد انجام دهد...این امر سلطه جویی و دیکتاتور بودن شما را می رساند

اگر او از شما یک چنین درخواستی داشته باشد...انجام آن لطف و مرحمت شما را می رساند

اگر به خودتان برسید...خودبین و از خودراضی هستید

اگر این کار را انجام ندهید...یک فرد ژولیده و نا مرتب هستید

اگر برای او گل بخرید... این کار را برای دستیابی به چیزهای دیگر انجام داده اید

اگر نخرید... اصلا آدم رمانتیکی نیستید

اگر به پیشرفت های خود افتخار کنید...انسان جاه طلبی هستید

اگر این کار را نکنید...اصلا بلندپرواز نیستید

اگر موش ها یا سوسک ها را بکشید شما آدم بی رحم و سنگدلی هستید

اگر اینکار را نکنید ، مرد ترسویی هستید

اگر...

فکر می کنم تا همینجا مشخص شده باشد مرد ها چرا زودتر میمیرند!

واقعیتهای پنهان در مورد آقایون

چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟ 

به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند

چرا مردها همیشه خوشحال هستند؟

چون آدم های بی خیال فقط می خندند

چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟ 

زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد ، مردها همان جا قرار دارند

اگر یک مرد و یک زن با هم از یک ساختمان 10 طبقه به پایین بیفتند کدامیک زودتر به زمین میرسد؟ 

خانم ، چرا که آقا راه را گم می کند

شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟

شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید  

به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟ 

با استعداد

فرق بین نرخ اوراق بهادار با مردها در چیست؟ 

نرخ اوراق بهادار رشد می کند

خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟ 

من می تونم کارمو بهتر از این انجام بدم

دلیلی که مردها به مسائل کاری خود فکر نمی کنند 

فکری ندارند - کاری ندارند

در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟ 

توریست

آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟ 

"کثیف" و " کثیف اما قابل پوشیدن"

شما به مردی که همه چیز دارد چه میدهید؟ 

زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند 

چرا عنکبوت های سیاه پس از جفت گیری ، جفت خود را می کشند؟ 

به این خاطر که می خواهند قبل از شروع خرخر جلوی آنرا بگیرند

چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟ 

زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند

چرا آقایون مجرد جذب خانم های باهوش می شوند؟ 

دو چیز مخالف نسبت به هم کشش دارند

فرق یک شوهر جدید با یک هاپوی جدید در چیست؟ 

بعد از یک سال هاپو هنوز هم از دیدن شما به هیجان می آید

نازکترین کتاب دنیا چه نام دارد؟ 

چیزهایی که مردان در مورد زنان می دانند.

ایرانیها باهوش ترند یا آمریکاییها؟

 

سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک  کنفرانس می  رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند ، اما در  کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟

یکی  از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.

همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی  صندلی های تعیین شده نشستند ، اما  ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را  روی خودشان قفل کردند.

بعد ، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. در توالت را  زد و گفت: بلیط ، لطفا! 

در توالت باز شد و از لای در یک بلیط بیرون  آمد  ، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند ، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای  بوده  است.

بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها  را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز  کنند.

وقتی به ایستگاه رسیدند ، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند ، اما در  کمال تعجب  دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی  ها پرسید: چطور می  خواهید بدون بلیط سفر کنید؟

یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.

سه  آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند ، سه آمریکایی رفتند توی یک  توالت و سه  ایرانی هم رفتند توی توالت دیگر و قطار حرکت  کرد. چند لحظه بعد از  حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و  رفت جلوی توالت آمریکایی ها و  گفت: بلیط ، لطفا !!!

دخترها از 1230 تا 1400

سال 1230 :::

مرد : دختره ... ، من تا نکشمت راحت نمیشم

زن : آقا حالا  یه غلطی کرد شما ببخشید! نا محرم که خونمون نبود . حالا این بنده خدا  یه بار بلند خندیده !!!

مرد : بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس  فردا می خواد بره بقالی ماست بخره . نخیر نمی شه باید بکشمش

بالاخره با  صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه 

سال   1280:::

مرد : واسه من می خوای بری درس بخونی؟

می کشمت تا برات درس عبرت بشه . یه بار  که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی

تو غلط می کنی . تقصیر من بود که  گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده . حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟

زن : آقا ، آروم باشین . یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها ! شکر خورد . دیگه از این  غلطا نمیکنه

مرد ( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ) : من باید  بکشمت . تا نکشمت آروم نمی شم . اگه خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدونه درد می  کشمت ...

بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر  گناهکارشو می بخشه 

سال 1330 :::

مرد : چی!؟ دانشسرا ( همون دانشگاه خودمون )

حالا می  خوای بری دانشسرا ؟

می خوای سر منو زیر ننگ بکنی؟

فاسد شدی برا من؟؟

 شکمتو سفره می کنم ...

زن : آقا ، ترو خدا خودتونو کنترل کنین . خدایی نکرده یه وقت  سکته می کنین  ها ...

مرد  : چی می گی زن؟

من اگه اینو امشب نکشم ، دیگه  فردا نمی تونم جلوی این فسادو بگیرم.

یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف  کنی ...

بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر  گناهکارشو می بخشه 

سال 1380 :::

مرد : کجا؟

می خوای با تکپوش ( از این مانتو  خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مثل جلیقه نجات ... ) و شلوارک ( از این شلوار خیلی برموداها ) بری بیرون؟

می کشمت

من ... تو رو ... می کشم ...

زن : ای آقا

خودتو ناراحت نکن بابا . الان دیگه همه  همینطورین (شما بخونید اکثرا )

مرد  : من... اینطوری نیستم . دختر لااقل یه کم اون  شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه.

نه... نه... نمی خواد. بدتر شد. همون  بالا ببندیش بهتره ... 

سال 1400 :::

زن : دخترم ، حالا بابات یه غلطی کرد . تو اعصاب  خودتو خراب نکن.

لاک ناخنت می پره ، آروم باش عزیزم

رنگ موهات یه وقت کدر می شه هآ  مامی

باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه ...

بالاخره با صحبتهای زن ،  دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه !!!